محل تبلیغات شما
ماجرای قصه ما در مزرعه اربابی رخ میدهد،یک شب وقتی که صاحب مزرعه یعنی آقای جونز بیش از حد مست کرده یادش میرود تا دریچه مرغ دانی را ببند و با عجله به خانه میرود و میخوابد. بعد از خوابیدن آقای جونز هیاهویی در مزرعه رخ داد و دلیل آن این بود که میجر یکی از خوک های دانا و پیر مزرعه خواب عجیبی دیده و میخواهد برای بقیه تعریف کند. وقتی همه جمع شدند میجر شروع به سخنرانی کرد و از اینکه همواره انسان ها با حیوان مثل برده رفتار میکنند و نتیجه دسترنج آنه را میند گلایه

نگاهی به دنیای انیمه

نقد انیمیشن بتمن مجموعه کارتونیBatman the animated series(از قسمت اول تا بیست)

نقد انیمیشن south park(از فصل ۱ تا ۴)

مزرعه ,جونز ,میجر ,آقای ,میرود ,حیوانات ,آقای جونز ,در مزرعه ,بقیه تعریف ,همه جمع ,وقتی همه

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

♥دل نوشته های من♥ گروه آموزشی کارن (مستندات علمی ، پژوهشی)